این در حالی است که عبور از بوروکراسی سنتی و حرکت بهسوی یک نظام اداری چابک و نوآور، شرط اساسی توسعه پایدار و حکمرانی مؤثر است. یادداشت پیش رو، ضمن تحلیل دلایل این مقاومت، به بررسی نقش سازمانهای کلیدی در تسهیل یا مانعزدایی از نوآوری میپردازد و راهکارهایی برای غلبه بر وضعیت موجود ارائه میکند،ضمن تحلیل دلایل این مقاومت، به بررسی نقش سازمانهای کلیدی در تسهیل یا مانعزدایی از نوآوری میپردازد و راهکارهایی برای غلبه بر وضعیت موجود ارائه میکند.
ساختار بوروکراتیک و غیرانعطافپذیر
ساختارهای سلسلهمراتبی، آییننامههای دستوپاگیر و تمرکزگرایی اداری، محیطی ایجاد کردهاند که در آن خلاقیت نه تنها تسهیل نمیشود بلکه اغلب سرکوب میشود.
ترس از ریسک و پاسخگویی سختگیرانه
مدیران دولتی اغلب در معرض نظارتهای قضایی، مالی و رسانهای قرار دارند. در این شرایط، حرکت در مسیر نوآوری میتواند بهعنوان ریسک شغلی و حتی قضایی تلقی شود.
فقدان انگیزههای فردی و سازمانی برای نوآوری
در بسیاری از دستگاههای دولتی، نظام پاداشدهی و ارتقاء شغلی هیچ ارتباطی با نوآوری و اثربخشی ندارد. این موضوع موجب بیتفاوتی مدیران به ایدههای نو میشود.
فرهنگ سازمانی محافظهکار و ایستا
فرهنگ غالب بر نهادهای دولتی، مبتنی بر اطاعت، محافظهکاری و پرهیز از تصمیمات غیرقابل پیشبینی است. در چنین فضایی، افراد نوآور اغلب منزوی میشوند.
ضعف نظام ارزیابی عملکرد و عدم شایستهسالاری
وقتی معیار ارتقاء و انتخاب مدیران بهجای توانمندی حرفهای، مبتنی بر روابط و ملاحظات سیاسی باشد، انگیزهای برای خلاقیت و تلاش در مسیر بهبود وجود نخواهد داشت.
نقش سازمانهای کلیدی در نهادینهسازی نوآوری در مدیریت دولتی
ایجاد تحول نیازمند هماهنگی میان سازمانهایی است که یا بهعنوان سیاستگذار و ناظر نقش ایفا میکنند یا بهعنوان تسهیلگر و پشتیبان، محیط مساعد برای خلاقیت را فراهم میسازند. در ادامه به مهمترین این نهادها و نقش آنها اشاره میشود:
سازمان امور اداری و استخدامی کشور
نقش کلیدی در بازطراحی ساختارهای اداری، اصلاح نظام استخدامی، شایستهسالاری و ایجاد زیرساختهای ارزیابی عملکرد. این سازمان میتواند با تمرکز بر ارتقاء «شایستگی مدیریتی»، بستر تحولساز باشد.
سازمان برنامه و بودجه کشور
با بودجهریزی مبتنی بر عملکرد و تخصیص منابع به برنامههای نوآورانه، این نهاد قدرت تعیینکنندهای در جهتدهی رفتاری دستگاههای اجرایی دارد.
وزارت ارتباطات و سازمان فناوری اطلاعات ایران
این نهادها با توسعه زیرساختهای دیجیتال و دولت الکترونیک، محیط مناسبی برای پیادهسازی نوآوریهای ساختاری فراهم میکنند و در کاهش بوروکراسی مؤثرند.
مرکز آموزش مدیریت دولتی
با آموزش مدیران در حوزههایی چون مدیریت تحول، رهبری نوآور، و تفکر سیستمی، میتواند نگرش و مهارت مدیران را در مسیر تغییر تجهیز کند.
معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاستجمهوری
این نهاد میتواند پیوند میان دولت و جامعه نوآور (استارتاپها، دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان) را برقرار کرده و الگویی از مشارکت فناورانه ارائه دهد.
سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات
اگر رویکرد نظارتی این نهادها از حالت صرفاً تنبیهی به تسهیلگر و اصلاحمحور تغییر کند، مدیران جرئت بیشتری برای اجرای طرحهای خلاقانه خواهند داشت.
راهکارهای پیشنهادی برای تقویت نوآوری در مدیریت دولتی
اصلاح ساختار اداری و کاهش بوروکراسی غیرضروری
بازمهندسی فرآیندها و حذف مقررات زائد، فضا را برای ایدههای نو باز میکند.
ایجاد نظام تشویقی نوآوریمحور
برقراری سازوکارهایی چون پاداشهای مالی، امتیاز شغلی و معرفی رسمی برای مدیران خلاق، از گامهای ضروری در انگیزهسازی است.
توانمندسازی مدیران از طریق آموزش مستمر و هدفمند
تربیت مدیرانی با رویکرد تحولآفرین، از مهمترین پیشنیازهای مدیریت نوآور است.
نهادینهسازی شایستهسالاری در انتصابات
انتخاب مدیران بر اساس توانمندیهای واقعی و نه صرفاً سوابق یا روابط سیاسی، کلید اصلاح نظام اداری است.
ایجاد فضای امن برای آزمون و خطا
مدیران باید مطمئن باشند که در صورت شکست مسئولانه، تنبیه نمیشوند. فرهنگ حمایت از نوآوری باید جایگزین فرهنگ سرکوب شود.
جمعبندی
نوآوری در مدیریت دولتی ایران تنها در صورتی محقق میشود که همزمان با اصلاح نگرش در سطح مدیران، ساختارها و نهادهای حاکمیتی نیز تغییر کنند.
لازمه این تحول، هماهنگی بین سازمانهای سیاستگذار، ناظر و پشتیبان در جهت کاهش موانع، ایجاد انگیزه و فراهمسازی بسترهای اجرایی است.
بدون این همافزایی ساختاری و فرهنگی، نوآوری در نظام اداری کشور نهتنها پایدار نخواهد ماند، بلکه بهعنوان یک رفتار پرخطر و تنبیهپذیر تلقی خواهد شد
محمدرضا رزمی