با گذشت زمان و شاید اغلب ورود ناخواسته و گسترده شبکه های اجتماعی ، تلفن های همراه و فضای مجوز در اشکال گوناگون و شکسته شدن حریم ها خانواده ها در سراسر جهان و در ایران و گیلان، اکنون در جایی ایستاده ایم که نه دیگر زبان و گویش گیلکی برای فرزندان ما و حتی والدین یک افتخار نیست، عده ای حتی حداقل ها را در روابط اجتماعی مراعات نمی کنند.
متاسفانه این جمعیت های به هم زننده نظم و فرهنگ اجتماعی هر روز و هر هفته رو به افزایش است و طبقات متوسط هم به جای حفظ کانون گرم خانواده و مهر و محبت به یکدیگر برخی شان به دنبال سگ بازی و نگهداری سگها میل پیدا کرده اند.!؟
اگر دراین خصوص نقد و انتقاد می شود، عده ای معلوم الحال از مسئولان ، سخنرانان و حتی دانشگاهیان که به دنبال چهره شدن هستند ، افرادی از جناح های سیاسی گاه برای مبارزه منفی علیه جناح مقابل، چهره های سیلبریتی خود خواه که صد در صد فقط برای بیشتر دیده شدن و برخی با هدف بالا رفتن تعداد دنبال کننده ها و درآمدهای هنگفت بر این فضای مسموم می دمند.
اکنون جامعه ما در گیلان و در شهر رشت مرکز استان گیلان به نقطه ای از تاریخ روابط اجتماعی و مناسبات بینابینی رسیده است که ، فروشگاههای لوازم سگ " پت شاپ ها" ، کلینیک ها و مراکز درمانی این حیوانات اغلب مینیاتوری و لباس و غذای سگ بر نیازهای افراد ارجحیت پیدا کرده است.!؟- به راستی چرا....
هیچ صنف ، دستگاه نظارتی و مسئولی هم در این راستا حرکت و اقدامی نمی کند و گویی همه این فضای تهاجم ضد فرهنگ عمومی را پذیرفته اند.
سگ های کوچک با اسامی و نژادهای گوناگون با 4 ، 5 تا چند ده میلیون تومان خرید و فروش و صاحبان آنها از خوراک خود زده بر خوراک، درمان و گردشگری سگ می پردازند.!
حیرت آورتر آنکه هزینه های درمان و ویزیت های مداوم این سگ های کوچولو میلیونی و قیمت وسایل زیستی شان از پت شاپ ها به نسبت کوچک بودن جثه شان بسیار گران است و صاحبان مجرد این سگها برای خودشان و خانواده های متاهل دارای مثلا یک فرزند گاه این میزان هزینه نمی کنند.!!؟.
متاسفانه ، علی الظاهر هیچ قانون و مصوبه ای وجود ندارد که جلوی رویه افزایش سگها، فروشگاه های عرضه لوازم سگ و کلینیک های سگ درمانی را گرفته تا حداقل محدود کند . جالب اینکه نگاه جامعه به فروشگاهی که در شهر دخانیات عرضه می کنند یا غلیان سراها به مراتب بسیار منفی و شغلی ناپاک و زیانبار برای افراد می داند، ولی در باره پت شاب ها و درمانگاه های سگ هیچ حساسیتی وجود ندارد، به نوعی کلاس به حساب می آید ! و گویا هیچ سازمانی مسئول این امر نبوده و نیست.!
امروزه دیگر دخترکان و پسران نوجوان و حتی کودکان دبستانی تا بزرگترها و اغلب دختران و پسران سن بالا "، برای ادامه مثلا زندگی سراغ انواع نژاد سگ های نسل اروپایی و آمریکایی رفته اند و رفتارشان با این حیوان - حیرت انگیز است.
در همین ارتباط به تازگی مقاله ای از یک کارشناس پژوهشگر سگ در اروپا خواندم، که به زبان علمی با جدیت سفارش می کرد – سگ را به هیچ وجه داخل خانه هایتان ، در اتاق خواب و اشپزخانه و اتاق نشیمن نبرید ، به خصوص آنهایی که فرزندان کوچک دارند
به اظهار این کارشناس با تجربه که مطلب اش را شبکه های رسانه ای اروپایی منتشر کردند، سگ های در هر شکل و اندازه و نژاد دارای بیماری های متعددی هستند و زندگی مشترک سگ و انسان تبعات منفی فراوانی دارد، حتی اگر آن را تحت مراقبت دامپزشک و شرایط بهداشتی و خوراکهای مخصوص قرار دهید
در مناطقی از شهر رشت از جمله در مناطق گلسار و منظریه و معلم عصرها در پیاده روها افراد زیادی و اغلب جوان ها با سگ ها وارد جامعه شده و یا سگها را در آغوش گرفته اند و این ضد فرهنگ و پوچی به سرعت رو به گسترش است.
این خانواده و افراد مجرد از یک خانواده به جای با هم بودن و ازدواج و تشکیل خانواده و حفظ نسل - در آمد و دارایی خود را خرج سگ ها می کنند و در فضای مجازی عنوان می کنند که با داشتن این سگ، آرامش می گیرند.!؟
به موازات افزایش تعداد سگ ها و حتی پرورش شان در مراکزی خاص و فروش آنها ، فرهنگ سگ پروری با شتاب رو به افزایش است و برخی با افراط زیادی سگ های هیکلی مانند گرگ را با افسار وارد معابر عمومی می کنند که بسیار خطرناک است و در همسایگی ما یک زن و شوهر جوان به جای فرزند یک سگ بزرگ سفید را در سالن منزل اجاره ای نگهداری می کنند که صدای وحشتناکی دارد.
نتیجه آنکه ، به جوان ها و خانواده هایی که درآمدهای بالایی دارند توصیه می کنیم به موارد منفی نگهداری سگ ها توجه کنند و مسئولان بهداشت و درمان و سازمان های نظارتی در خواست این موضوع را در دستور کار قرار دهند.
یکی از دوستان دانشگاهی دیروز متنی را تحت عنوان سکوت گهوارهها در هیاهوی پت شاپها - سگ فرزندی بازخوانی یک انحراف مدرن، منتشر کرد که مورد توجه ام قرار گرفت.
در این یادداشت در خور و جالب آمده است: چه بر سر ما آمده که از مسئولیت پدر و مادر بودن گریختهایم و به یک دلبستگی مصنوعی پناه بردهایم؟
فرزند، ادامهی نسل است؛ امید فرداست؛ حجتیست برای معنا دادن به بودنمان در این دنیا.
اما حیوان، هرچقدر هم دوستداشتنی باشد، نمیتواند ما را به کمالی که خداوند برای انسان ترسیم کرده برساند.
خانم ستوده می افزاید : سگ فرزندی، نوعی انکارِ مسئولیت و فرار از ساختن آینده است نه فقط آیندهی فردی، که آیندهی یک ملت است..
از آن تلختر، این است که برخی این سبک زندگی را ترویج میکنند، با تبلیغهای پرزرق و برق و نمایشهای بیهویت در فضای مجازی، تا الگو بسازند از بیفرزندی و دلبستن به حیوانی که مأموریتش چیز دیگری است.
در این متن تصریح شده است:
گر چه اسلام، مهربانی با حیوانات را سفارش کرده، اما جای فرزند را با هیچ چیز نمیشود پر کرد.
این زیبایی زندگی است که نیاز به شنیدن صدای گریهی بچه داشته باشیم، نه صدای پارس سگ در آسانسور آپارتمان و در ویلا و یا در معابر عمومی که اسایش بخشی از افراد جامعه را دچار اخلال کند..
ما آیندهساز میخواهیم، نه فقط عروسکهای جاندار برای تنهاییمان.
وقت آن است که دوباره به فطرت مان برگردیم...
به جایی که مادر بودن، پدر بودن و فرزند داشتن، بزرگترین افتخار بود
و کلام آخر- همین امروز جمعه در بلوار گیلان شهر رشت دو خانم میانسال " 45 تا 50 " را دیدم – دو سگ مینیاتوری را چنان در آغوش گرفته گرفته بودند و ناز و نوارش می کردند که متحیر مانده بودم ، این افراد چه نگاهی به زندگی و خانواده و انسانیت دارند.
اکنون دیگر هنگام پیاده روی در معابر عمومی باید جلوی پایتان را نگاه کنید که یک سگ را لگد نکنید و داد خود و صاحب اش را در نیاورید.
در هر حال انسان ، انسان است و سگ ، سگ و هر یک جایگاه و نفش و شرایط خود را دارند.
بدون تعصب و نگاه بخشی نظر شما چیست .؟
آیا این یادداشت ربطی به آزادی فردی یا آزادی زن و مرد دارد . در جامعه آزاد کسی حق ندارد سلب آزادی دیگران را فراهم کند. سگ های کوچک و بزرگ وقتی در پیاده روها کارهای دیگر می کنند و با پارس کردن بسیاری را می ترسانند – چه نقش و فایده ای برای فرد و جامعه دارند.
.... سگ باید با سگها زندگی کند و انسان هم با انسان ها!
مدیر مسئول – جمعه 28 فروردین 1404