قابل توجه مدیران استانی و شهرداران استان،

الگوی چابکسر؛ گامی نو در مدیریت پایدار پسماند گیلان

الگوی چابکسر؛ گامی نو در مدیریت پایدار پسماند گیلان
پایگاه خبری، رسمی گیلان 24: در چابکسر، زباله‌های ریجکتی که در بیشتر شهرها به محل دفن منتقل می‌شوند، به مصالح ساختمانی تبدیل می‌ شوند، از جمله بلوک‌های بتنی، جداول خیابان و نیمکت‌های پارکی. این اقدام، نه‌تنها میزان دفن زباله را به‌طور چشمگیری کاهش داده، بلکه به شهرداری اجازه داده است تا از زباله‌های غیرقابل بازیافت، زیرساخت شهری بسازد.

الگوی چابکسر؛ گامی نو در مدیریت پایدار پسماند گیلان

مدیریت پسماند یکی از چالش‌های دیرینه استان گیلان است؛ استانی که هر ساله بیش از ۴۵۰ هزار تُن زباله شهری و روستایی تولید می‌کند. اقلیم مرطوب و ترکیب آلی بالای پسماندها، سبب شده بسیاری از پروژه‌های صنعتی پرهزینه در حوزه تبدیل زباله به انرژی، ناکام بمانند. در چنین شرایطی، شهر چابکسر با تکیه بر راهکارهای بومی، خلاقیت مدیریتی و مشارکت محلی، الگویی نوین و پایدار در مدیریت پسماند ارائه کرده است.

در این الگو، مدیریت پسماند نه به‌عنوان یک فعالیت صرفاً خدماتی، بلکه به‌عنوان یک فرآیند ارزش‌آفرین شهری تعریف شده است. این طرح بر چهار محور اصلی استوار است:
 1. تفکیک از مبدأ با مشارکت مردم، مدارس و اصناف؛
 2. بازیافت پسماند خشک و بازگشت آن به چرخه تولید؛
 3. تبدیل پسماند تر به کود آلی و انرژی زیستی؛
 4. استفاده از پسماندهای ریجکتی در تولید مصالح ساختمانی شهرداری.

در چابکسر، زباله‌های ریجکتی که در بیشتر شهرها به محل دفن منتقل می‌شوند، به مصالح ساختمانی تبدیل می‌ شوند، از جمله بلوک‌های بتنی، جداول خیابان و نیمکت‌های پارکی. این اقدام، نه‌تنها میزان دفن زباله را به‌طور چشمگیری کاهش داده، بلکه به شهرداری اجازه داده است تا از زباله‌های غیرقابل بازیافت، زیرساخت شهری بسازد.

پسماندهای تر نیز از طریق واحدهای کمپوست و هاضم‌های کوچک به کود آلی و گاز متان تبدیل می‌شوند. این فرایند ضمن کاهش بوی نامطبوع و آلودگی، به تولید انرژی محلی و کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل زباله کمک کرده است.

اما راز موفقیت الگوی چابکسر در فناوری خلاصه نمی‌شود. آنچه این تجربه را متمایز کرده، نقش فعال مردم و فرهنگ‌سازی مداوم شهری است. طرح‌هایی مانند «مدارس بدون پسماند» و آموزش چهره‌به‌چهره شهروندان، تفکیک از مبدأ را از یک اقدام نمادین به رفتاری روزمره تبدیل کرده‌اند.

نتیجه این تلاش جمعی، نه‌تنها پاکسازی بخشی از محل دفن قدیمی زباله و آزادسازی اراضی شهری بوده است، بلکه به ایجاد اشتغال محلی، کاهش هزینه‌های شهرداری و افزایش حس تعلق اجتماعی نیز انجامیده است.

تجربه چابکسر نشان می‌دهد که برای حل بحران پسماند، نیازی به فناوری‌های پیچیده و سرمایه‌گذاری‌های سنگین نیست؛ بلکه ترکیب خرد بومی، مشارکت مردمی و مدیریت هوشمند شهری می‌تواند مسیر پایداری و توسعه سبز را هموار کند.
این الگو، اکنون به‌عنوان یکی از تجربیات موفق مدیریت پسماند در گیلان، الگویی قابل تعمیم برای سایر شهرهای شمال کشور به‌شمار می‌آید — شهری که از زباله، دوباره خود را ساخت
.