واژه اگر بمیرد، عزت دفن می‌شود

واژه اگر بمیرد، عزت دفن می‌شود
نه با گلوله، نه با سانسور، که با واژه‌هایی که از دهان مردم و به خصوص جوانان ما بیرون می‌ریزد و بوی بی‌ریشگی می‌دهد.


نه با گلوله، نه با سانسور، که با واژه‌هایی که از دهان مردم و به خصوص جوانان ما بیرون می‌ریزد و بوی بی‌ریشگی می‌دهد.

دیگر کسی نمی‌گوید «زمان»، می‌گوید «تایم».  
نمی‌گوید «باشه»، می‌گوید «اوکی».  
«نشانی» شده «آدرس»، «فشار روانی» شده «استرس»، «خطر» شده «ریسک»، «شگفتی» شده «سورپرایز»، «نظر» شده «کامنت»، «بازخورد» شده «فیدبک»، «طرح» شده «پروژه»، «گروه» شده «تیم»، «طراحی» شده «دیزاین»، «فراگیر» شده «ترند»، «هدف» شده «تارگت»، «آغاز» شده «استارت»، «پایان» شده «فینیش»، «رایگان» شده «فری»، «ویژه» شده «پریمیوم»، «مکان» شده «لوکیشن»، «پوشه» شده «فولدر»، «پرونده» شده «فایل»، «پخش» شده «پلی»، «مکث» شده «پاز»، «واکنش» شده «ری‌اکشن»، «متن» شده «تکست»، «رنگ» شده «کالر»، «قلم‌نوشت» شده «فونت»، «زمینه» شده «تم»، «داده» شده «دیتا»، «برخط» شده «آنلاین»، «خارج از خط» شده «آف‌لاین»، «فشردن» شده «کلیک»، «بازدید» شده «ویو»، «پاسخ» شده «ریپلای»، «کاوش» شده «اکسپلور»، «سبک» شده «استایل»، «عملکرد» شده «پرفورمنس»، «حذف» شده «دلیت»، «رونویسی» شده «کپی»، «نوشته» شده «پست»، «پسند» شده «لایک»، «داستان» شده «استوری»، «جعلی» شده «فیک»، «بی‌نقص» شده «پرفکت»...

و همه این‌ها را با افتخار می‌گویند.  
با ادای «باوقار بودن».  
انگار هر واژهٔ بیگانه، نشان تمدن است و هر واژهٔ فارسی، نشانهٔ عقب‌ماندگی.

اما این، عقب‌ماندگی نیست.  
این، خودباختگی است.  
این، مرگ تدریجی عزت است.

زبان، فقط ابزار حرف زدن نیست.  
زبان، حافظهٔ جمعی ماست.  
زبان، خاکریز فرهنگ است.  
وقتی واژه‌های مان را مفت می‌فروشیم، یعنی سنگرمان را واگذار کرده‌ایم.


🔥 خطاب به مدیران فرهنگی

شما که بودجه می‌گیرید برای «پاسداری از زبان فارسی»،  
شما که در نشست‌های رسمی، واژه‌های بیگانه را با لبخند به کار می‌برید،  
شما که واژه‌های پیشنهادی‌تان مثل «هم‌پویش» و «رای‌پیشه» در هیچ کوچه‌ای شنیده نمی‌شود! 
شما مسئول این مرگ هستید.  
شما شریک این خودباختگی هستید.

اگر نمی‌توانید واژهٔ فارسی بسازید که زنده بماند،  
دست‌کم واژهٔ بیگانه را با افتخار تکرار نکنید.


⚠️ خطاب به مردم، به جوانان، به نسل آینده

تو که گوشی هوشمند داری،  
تو که در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسی،  
تو که با دوستانت حرف می‌زنی... 
بدان که هر واژه‌ای که به کار می‌بری، یا سنگر است، یا شکاف.

اگر «شگفتی» را با «سورپرایز» عوض کنی،  
اگر «نشانی» را با «آدرس» عوض کنی،  
اگر «باشه» را با «اوکی» عوض کنی،  
داری سنگر را واگذار می‌کنی.
داری به بیگانگی خوش‌آمد می‌گویی.  
داری به فراموشی لبخند می‌زنی.

و این، نه باکلاسی‌ است، نه جهانی شدن.
این، خودکشی فرهنگی‌ است.


🪶 یادآوری بزرگان ادب فارسی

فردوسی، هزار سال پیش گفت:  
«زنده‌ام با زبان و با سخن،  
مرده‌ام بی‌زبان، بی‌وطن.»

سعدی، با واژه‌های فارسی، انسان را به اخلاق رساند.  

حافظ، با زبان فارسی، عشق را جاودانه کرد.  

مولوی، با واژه‌های فارسی، عرفان را جهانی کرد.  

خیام، با زبان فارسی، فلسفه را به کوچه‌ها آورد.  

نظامی، با واژه‌های فارسی، داستان را به شعر بدل کرد. 


و حالا ما، وارثان این زبان،  
داریم آن را با «ری‌اکشن» و «فیدبک» و «پرفورمنس» خفه می‌کنیم.


زبان فارسی، زخمی‌ است که هنوز زنده است.  
اگر امروز از آن دفاع نکنیم،  
فردا دیگر چیزی برای دفاع باقی نمی‌ماند.

نه شعر،  
نه اندیشه،  
نه عزت

 

سیدرضاحسینی، رییس انجمن نویسندگان برتر ایران 

.