گروه رسانه ای با مردم.............
این صحنهها برای جامعهای که همواره به نوعدوستی شهره بوده ، دردناک و آزاردهنده است.
اما پرسش اینجاست :
چرا باید یک بیمار نیازمند ، برای نجات جان خود ، ناچار شود در فضای عمومی فریاد بزند و آبرویش را هزینه کند؟
چرا باید بخشنامهها و آییننامهها بر وجدان و انسانیت غلبه کنند؟
آهای مدیران کل محترم نهادهای حمایتی استانی و کشور و مسئولان بهداشت و درمان ؛
بخشنامهها احساس ندارند ، اما ما انسانیم.
بخشنامهها انعطاف پذیر نیستند ، اما ما میتوانیم با مهر و درک ، گره از کار خلق باز کنیم.
بخشنامهها درد فقر را نمیفهمند ، اما ما میدانیم فقر یعنی، شرم ، یعنی اضطراب ، یعنی نگاه بیپاسخ فرزند به چشمان پدر ... !!
در حالی که متن خشک دستورالعملها گاهی سد راه کمک به نیازمندان میشود ، انسانی در آن سوی ماجرا ، هر لحظه میان امید و ناامیدی دستوپا میزند.
بیماری که از سرِ نداری و کابوس درد به کمیته امداد مراجعه میکند و پاسخ میشنود : «جوانی ، بخشنامه اجازه نمیدهد!»، یا به بهزیستی میرود و میشنود: «کمیسیون تا پایان سال برگزار نمیشود.»
اما چه کسی تضمین کرده است که این بیمار تا پایان سال در قید حیات باشد؟
اکنون زمان آن است که نهادهای حمایتی ، بخش "ارژانسی و فوری" برای بیماران صعبالعلاج و نیازمند ایجاد کنند — خواه تحت پوشش باشند یا نه.
زندگی یک انسان نباید معطل امضای چند مرحلهای یا تأیید یک کمیسیون بماند.
مدیران محترم ...
شاید بخشنامهها را نشود شکست ، اما میشود آنها را برای نجات انسان خم کرد.
ریسک کنید ؛ برای رضای خدا ، برای لبخند یک بیمار ، برای آرامش وجدانتان.
به جای آنکه "قشر آسیبپذیر" بنامیمشان ، به یاد آوریم که آنان ولینعمتان ما هستند — همانانی که امام خمینی(ره) دربارهشان فرمودند:
«من یک تار موی کوخ نشینان را به کاخنشینان نمیدهم.»
بیایید نگذاریم بیماران این سرزمین ، افزون بر درد بیماری ، درد آبرو و بیپناهی را هم به دوش بکشند.
بیایید با تصمیمی انسانی ، چهرهی نهادهای حمایتی را از قالب اداری به سیمای واقعی حمایتگری و مهربانی بازگردانیم.
این مردم ، صاحبان واقعی انقلاب و نظاماند و هیچ بخشنامهای مقدستر از حفظ کرامت انسان نیست
هوشنگ رحمانی... !!!